Monday, May 9, 2011
قطب شمال
آنچه می بینم
قطب شمال
امروزهوا آفتابی است،درجه حرارت به منهای شش رسیده است...مردمان اینجا بی اندازه خونگرم،مهربان ودوست داشتنی هستند...محیط کوچکی است،که.همه همدیگر را می شناسند،ومن دراین محیط جدیدم،وهمه وقتی به من می رسند،خوش آمد می گویند...قبلا مردمان اینجا در کلبه های یخی زندگی می کردند،اما به مرورخانه سازی شد...در این محیط کوچک رفت وآمد از اینجا تا شهردیگر معادل یک ساعت ونیم با هواپیما است،هزینه بلیط نزدیک به هزار دلار است ،بنابراین هرکسی چنین هزینه ای را نمی پردازد....بیشتراوقات(از قرارمعلوم)بدلیل بد بودن هوا پرواز قطع می شود...دکتر هرهفته یکبار به این منطقه می آیدو دکتردندانپزشک هرماه یکبار...غذای اصلی مردمان اینجا ماهی،شکار گوزن(گوزن های مربوط به این منطقه)می باشد...دو فروشگاه کوچک وجود دارد،که وسایل اولیه زندگی را می فروشند...،قیمت ها دهها برابربیشتر ازشهر می باشد،بطور مثال قیمت مایع ظرفشوئی که در شهر بین دو الی سه دلار است،اینجا بین نه الی یازده دلار می باشد،قیمت شیر چهار لیتری،شانزده دلار،مایع لباسشوئی(دولیتری)نوزده دلارو ...افردای چون من که شروع به زندگی در این محیط کرده اند،عمدتا از طریق کمپانی ها وسایل غذائی خود را سفارش می دهند(برای یک سال با هزینه های جانبی ارسال)اما بعضی اقلام چون میوه وسزیجات را باید از فروشگاه خرید...دیروز برای خرید سیب زمینی به فروشگاه رفتم،قیمت دو پوند سیب زمینی معادل بیست وچهار دلار بود....مدت سه روزی که اینجا هستم،هنوز تاریکی شب را ندیده ام،(عکسی که در صحفه فیس بوک گذاشتم،دیشب ساعت دوازده شب گرفتم)و...
Subscribe to:
Post Comments (Atom)
Thank you for your comment and cooperation...love my Boots- very hot item up here!
ReplyDeleteMy post is hide from you..haha cause it's all about my sister in law...haha
ps Sister says---I have small windows up here and also second floor, see if you can get in? Kind like whinney the pooh stuck in the honey tree..big butt to the world!